According to the Iranian Entrepreneurs' Forum Information Center, پس از اینکه مسعود پزشکیان در انتخابات پانزدهم تیرماه 1403 و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری توسط آرای مردمی انتخاب شد، پژوهشگران، کارشناسان اقتصادی و کارآفرینان بسیاری پیشنهادات خود را در قالب یک برنامه، به منظور رفع مشکلات موجود در حوزه اقتصاد، صنعت و تولید به رئیس منتخب ارائه کرده اند.
دکتر محمد قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس مرکز پژوهش های اتاق بازرگانی نیز با حضور در استودیو دفتر مرکزی مجمع کارآفرینان ایران به پرسش های خبرنگار مجمع درخصوص نحوه چگونگی عملکرد دولت چهاردهم به منظور برون رفت از مشکلات موجود پاسخ داد.
پرسش: با توجه به شرایط موجود، دولت چهاردهم باید با چه تفکری به سیاست گذاری بپردازد؟
قاسمی: با توجه به پیچیدگی برخی مسائل در کشور، از نظر بنده متوسط عمر کابینه ها در ایران بیشتر از 6 ماه نیست. در واقع به دلیل اینکه، نظام فکری دولت هایی که قدرت قوه مجریه را در اختیار می گیرند دارای نظریه های اقتصادی روشن برای اداره کشور نیست، وزرا از همان ابتدا درمی یابند که مفهوم مسئولیت جمعی در کابینه وجود ندارد، از این رو کابینه مفهوم مسئولیت جمعی را از دست می دهد و متفرق می شود و در آن شرایط وزرا صرفا وزیر وزراتخانه خود می شوند.
حال اگر دولت چهاردهم نخواهد به این سرنوشت دچار شود نیازمند یک مبنای فکری است تا بتواند براساس آن مبانی فکری، اولویت ها را در حوزه های متعددی نظیر اقتصاد، سیاست داخلی، سیاست خارجی، زیر بنایی و … مشخص کند و سپس بر مبنای آن تصمیم بگیرد که چه کسانی می توانند آن را به خوبی اجرت کنند.
در حال حاضر فرصت دولت چهاردهم برای چنین برنامه ریزی اندک است، لذا اگر دولت می توانست بر این مبنا حرکت کند، گزینش وزرا و معاونین رئیس جمهور بر مبنای یک نظریه شکل می گرفت.
اساسا کارکرد احزاب و بازارهای سیاسی در دنیای پیشرفته و ایدئولوژی های سیاسی به همین منوال است. در واقعا به زبان ساده مفهوم یک ایدئولوژی سیاسی این است که براساس و مبنای یکسری اصول فکری مشخص، نظریه های اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی و … طراحی شود.
بنایراین زمانی که دولت ها قدرت را در اختیار می گیرند سیاست های انتخابی آن ها همبستگی معناداری با آن ایدئولوژی خواهد داشت.
تمایز بین ایدئولوژی ها به رفتار رای دهندگان شکل می دهد
در بلند مدت تمایز بین این ایدئولوژی هاست که به رفتار رای دهندگان شکل می دهد.
متاسفانه ما در ایران بازار سیاسی ساختار یافته و نهادهای لازم را نداریم، لذا به دولت چهاردهم توصیه می کنم که حداقل تیم اقتصادی منسجمی داشته باشد، تا این تیم اقتصادی بتواند بر مبنای اصول رئیس جمهور منتخب با تیم سیاسی هماهنگ شود.
در واقع ما از دولت چهاردهم انتظار داریم که مردم شاهد یک عملکرد متفاوت نسبت به گذشته باشند. البته دشواری وضع فعلی را نباید از یاد برد، کما اینکه نباید فراموش کنیم که برخی از متغیرهای مهم کشور برون زا است.
نباید تفاوت دولت سیزدهم و چهاردهم تنها در اداره روزمره کشور باشد. اگر دولت چهاردهم موفق باشد تا به نوعی راه حل هایی برای برون رفت از محدودیت های تحریم ها پیدا کند ایران می تواند از دوره بقا به دوره رشد و سپس توسعه دست یابد.
پرسش: دولت چهاردهم باید چه قسم از تعامل را با بخش خصوصی داشته باشد؟
قاسمی: دولت سیزدهم تلاش خود را کرد تا زمینه های مشارکت بخش خصوصی را از طریق تصویب آیین نامه ماده22 و آیین ماده 30 قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار فراهم کند. اتفاقی که در نتیجه سبب شد دولت و معاونت حقوقی وقت، جلوی بخشنامه های ممنوعیت صادرات و برخی مداخلات در بازار را بگیرد.
بنابراین دولت چهاردهم نیز باید دو آیین نامه ماده22 و آیین ماده 30 قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار را به طور جد پیگیری کند تا بتواند زمینه حضور، نقش آفرینی و اخذ نظرات بخش خصوصی در فرآیند تصمیم گیری های دولت را فراهم کند.
حقیقتا یکی از مسائلی که از پایش های سه ماهه محیط کسب و کار استخراج شده است و یکی از پنج عاملی است که به عنوان مانع اصلی در بهبود محیط کسب و کار شناخته می شود تغییر مکرر قوانین و بی ثباتی سیاست ها است.
لزوم اخذ مشورت دولت و مجلس از بخش خصوصی
اگر دولت منتخب بخواهد گامی برای رفع مشکلات موجود در محیط کسب و کار بردارد در وهله نخست باید بدنه کارشناسی خود را تقویت کند تا بتواند تصمیم صحیحی اتخاذ کرده و آن را عملیاتی کند. نکته دوم که مشترکا میان دولت و مجلس است لزوم اخذ مشورت از بخش های خصوصی برای اتخاذ تصمیمات است.
پرسش: دولت چهاردهم ورای مسئله برجام، برای آنکه بتواند توافقی با جهان داشته باشد، چه کاری باید انجام دهد که ایران بتواند در زمینه صنعت در دنیا نقش آفرینی داشته باشد؟
ما هیچ برنامه ای برای ایام لغو تحریم ها نداریم
قاسمی: اگر فرض کنیم همین امروز تمام تحریم ها برداشته شده است! ما در دنیا و منطقه در چه جایگاهی قرار خواهیم داشت؟ و آیا اصلا قرار است که جایگاهی داشته باشیم؟ آیا در این زمینه به میزان کافی فکر کرده ایم؟ خیر! فرض را بر این می گیریم که ابدا محدودیت بازار نداریم. آیا تولیداتی برای عرضه در بازارهای جهانی داریم؟
واقعیت این است که خیلی دستمان پر نیست. کاری که دولت باید انجام دهد و تیم اقتصادی خیلی روشن درخصوص آن برنامه داشته باشد این است که فرضش بر این باشد که تکمیل زنجیره های ارزش رقابت پذیر کشور یکی از موضوعات راهبردی باشد و در ادامه برای تکمیل زنجیره های ارزش که منجر به قدرتمندتر شدن اقتصاد ایران می شود مذاکره کنیم.
در اولین توافقی که انجام شد یکی از تحریم هایی که لغو شده بود صادرات خودرو به ایران بود. هیچ کسی نمی دانست این بند را چه کسی در توافقنامه گنجانده است! آیا برای ما اهمیت داشت؟ بعدها معلوم شد که فرانسوی ها این بند را اضافه کرده بودند. حال این پرسش شکل می گیرد که درخواست ما چه بوده است؟ آیا ما باید درخواست تکنولوژی نیروگاه برق را می داشتیم یا واردات خودرو!؟
بنابراین اگر بخواهیم هماهنگی بین تیم اقتصادی و سیاسی خارجی ایجاد شود، تیم اقتصادی باید بتواند یک ارزیابی درست از نقاطی که موجب ضعف زنجیره های ارزش رقابت پذیر شده است را به سرعت شناسایی کند و در ادامه برای تکمیل آن می تواند از ابزار دیپلماسی خارجی استفاده کند.
ما در حوزه انرژی؛ مسئله اصلی کشور نیروگاه ها هستند که اصلا قابل قیاس با مصرف بنزین نیست. چقدر موضوع بهبود تکنولوژی نیروگاه در ایران مسئله وزارت خارجه ما است؟ بنابراین این موضوع باید هم دغدغه وزارت خارجه باشد و هم وزارت نیرو.
سفرای ایران در دیگر کشورها باید مشکلی از کشور حل کنند. ماموریت اصلی سفیر باید این باشد که چگونه می تواند به بهبود راندمان نیروگاه های برق ایران کمک کند. اگر این نگاه را به دولت منتقل کنیم آن موقع است که می توانیم بگوییم که توانسته ایم یک دیپلماسی معنادار را انجام دهیم. البته یک روی دیپلماسی اقتصادی این است. بعد دوم دیپلماسی اقتصادی این است که چگونه می توانیم از قدرتمان برای تسخیر بازارها استفاده کنیم.
ما فرصت زیادی برای جایابی مناسب اقتصاد ایران در منطقه و جهان نداریم
ما فرصت زیادی برای جایابی مناسب اقتصاد ایران در اقتصاد منطقه و جهان نداریم. اگر زمانی که انقلاب صنعتی در اروپا رخ داد کشور ما درگیر انتقال قدرت از حکومت زندیه به قاجار بود و اصلا متوجه نشدیم که چه اتفاقی در دنیا رخ داده است و بعدها نتیجه اش از دست دادن بخش هایی از سرزمین هایمان در جنگ با روس ها شد.
یک بار هم در دوره انتقال از قرن نوزدهم به قرن بیستم، جایگاه قدرت های بین المللی در دنیا درحال تغییر بود که ما به اشتباه یارگیری کردیم و عقب افتادیم. اگر اکنون درست جاگیری صورت نگیرد این بار هزینه بسیاری سنگینی متحمل خواهیم شد، چراکه این بار با انقلاب صنعتی نسل چهارم و پنجم و با پیشرفت هوش مصنوعی و تحولاتی که درحال رخ دادن است اگر نتوانیم درست جایابی کنیم، واقعا برای دهه ها عقب خواهیم افتاد. این ماموریت و مسئولیت بزرگی است بر عهده کسانی که قرار است وزرا را انتخاب کنند. آنها با حواسشان باشد که دیگر نمی توان با ساختار قدیمی و آدم هایی با فکر قدیمی کشور را به جایگاه مناسب و شایسته رساند.
ایران به عنوان یک کشور مهم، سه دارایی مهم نظامی، اقتصادی و هویتی – معنوی که قدرت اثرگذاری در یک منطقه را داراست را در اختیار دارد. این دولت باید بتواند با این موارد رفاه را برای مردم فراهم کند. این ماموریت بزرگی است که تیم های جدیدی می خواهد. مشورت با افراد بزرگ در داخل و خارج از کشور را می خواهد که بتواند عملکرد خوبی را بجا بگذارد.